تنها لذتی که نمی توانی با دیگران قسمتش کنی , تنهایی است.
بعضی ها راه راست را به سوی خود کج می کنند.
کاش یکی بود بغلم می کرد و می گفت نگران چیزی نباش، من هستم!
منم آروم در گوشش می گفتم:
گه نخور
در عجبم از دختران که از خدای به این بزرگی فقط یک شوهر میخواهند و از شوهر به این درماندگی همه ی دنیا را
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز !!!